عناوین
نقش ERP در چابکی کسب و کار
در میان روشهای موجود از جمله مؤثرترین روشهای نرمافزارهای برنامهریزی منابع سازمان برای افزایش چابکی کسب و کارها هستند:
۱- هوش تجاری بیدرنگ
۲- تشویق به بهبود در فرایندهای کسب وکار
۳- بهرهگیری از فناوریهای همراه
۴- خودکارسازی در سطح کاربر نهایی
۵- بهرهمندی از معماری ابری و طراحی ماژولی
ادامه به هر یک ازین روشها پرداخته میشود.
۱- هوش تجاری بیدرنگ:
هوش تجاری از حوزههایی است که فرصتهایی را برای بهبود چابکی فراهم میآورد. در ساختار قدیمی برنامهریزی منابع سازمان، مدیران سطح بالا اغلب مجبور بودندروزها – وگاه هفتهها – برای دریافت اطلاعات مهم تحلیلگران منتظر بمانند. و، این امر در خصوص گزارشهایی که شامل خطاهای ناشی از استخراج دستی و دستکاری اطلاعات میشود، دور از انتظار نیست. در دنیای مداوم در حال تغییر درست بهموقع امروز، مدیران کسب و کار فرصت و امکان منتظر ماندن چندروزه و چندهفتگی برای تحلیلها را ندارند. برای مثال اگر مدیران بخواهند قیمتگذاری یک سفارش فروش جدید را بهبود بخشند نیاز به اطلاعات قابل اتکا، برای محاسبهی حاشیهی مناسب دارند.
در بسیاری موارد، اقلام بهای تمام شده کالای فروش رفته بسیار فرار و غیرقابل اتکا هستند (برای مثال بهای خریدها و حمل). و، اگر تصمیمی براساس اطلاعات قدیمی اتخاذ شود، میتواند اختلاف سودآوری و از دست دادن سفارش فروشهای جدید را بههمراه داشته باشد.
نرمافزارهای نوین هوش تجاری برای مدیران کسب و کار فرصت برآوردهساختن بیدرنگ و قابل انکار نیازهایشان را فراهم میآورد. این نرمافزارها امکان استخراج اطلاعات بهصورت بیدرنگ و مرتبط را از گوشههای تاریک پایگاهدادهی برنامهریزی منابع سازمان فراهم میآورند، وآنها را در صورت نیاز دستکاری میکنند، و کارکردهای استخراج و تحلیل بهروشی کارپسند ارائه میشوند. این به شرکتها امکان میدهد توان تحلیلها را به سمت کاربران نهایی سوق دهند. این به آنها فرصت حذف لایههای پرحجمی از پشتیبانی فنی و زمان صرفشده را میدهد که پیش از این به آنها برای ایجاد یک گزارش جدید نیاز بود.
۲- تشویق به بهبود در فرایندهای کسب وکار:
هر شرکتی که چیزی میفروشد باید یک حداقل آگاهی و سهمی در “فناوریهای همراه و ابراجتماعی” داشته باشد. ازین گذشته، در شرایطی که مشتریان، شرکتهای تجاری، رقبا، و تامینکنندگان هر شرکتی، نیز در این مقوله سهیم هستند، نقاط قوت ترکیبی راهکارهای نوین برنامهریزی منابع سازمان حاصل از امکانات همراه و ابراجتماعی قابل توجه خواهد بود. توان هر تصمیمگیرنده مسئول در کسب و کار در اتخاذ این تصمیمها در زمان مناسب، و در هر مکانی که حضور دارد، میتواند چابکی و پاسخگویی هر شرکت را بالا ببرد. هرچند، به زبان دیگر، چابکی فراگیر و پایدار از آنچه راهکارهای نوین برنامهریزی منابع سازمان برای عملیات کسب و کار به ارمغان میآورد ناشی میشود:ایجاد فرایندهای شاداب، بهکارگیری و استفادهی اثربخش از راهکارهای مدرن برنامهریزی منابع سازمان اطلاعات معتبر، قابل اتکا و بیردنگی در خصوص آنچه فرایندها انجام میدهند و آنچه فرایندها از دیدگاه مدیریت و برنامهریزی منابع انجام نمیدهند، بهدست میدهد.
راهکارهای نوین برنامهریزی منابع سازمان، خصوصأ آنهایی که قابلیتهای هوش تجاری قوی، تحلیل، گزارشگری، و یکپارچهسازی دارند، میتوانند تصمیمگیرندگان را در بهکارگیری این اطلاعات در بهبود فرایندها یاری رساند و در سرتاسر سازمان توزیع و مقایسهگذاری شود. این نقطهای است که مزایای پایدار و واقعی راهکارهای نوین برنامهریزی منابع سازمان میتواند بهصورت حداکثری نمود داشته باشد. ممکن است بهترین خبر در این خصوص این باشد که هم اکنون راهکارهایی برای مدیریت موجودی و سایر اجزای برنامهریزی منابع سازمان وجود دارند که صرف-نظر از میزان پیچیدگی فناوری تصمیمگیرندگانشان،برای هر کسب وکاری قابل استفاده و مقرون بهصرفه است. همهی چیزی که اینها نیاز دارند برداشتن گامهایی در جهت نیل به چابکی بیشتر کسب و کار، و تمرکز بر روی یادگیری آنچه موجود است و آنچه کاربران و سایرین تصور میکنند و تجربه این گزینه جایگزین است.
۳- بهرهگیری از فناوریهای همراه :
اجازه دهید نگاهی به یک نمونه بندازیم که فناوری همراه میتواند به بهبود چابکی کمک کند. یک مشتری، رایانامهای به یک تامینکننده ارسال میکند مبنی بر این که بهدنبال تغییر یک سفارش در عرض چند دقیقهی آتی است. اگر تامینکننده تمام روزش را در حال مذاکره در خصوص یک پیشنهاد خوب باشد، ممکن است قادر به برقراری تماس با وی قرار گرفتن جلوی صفحه نمایش رایانهاش نباشد. با این وجود، در ساختار نوین برنامهریزی منابع سازمان، تامینکننده میتواند سفارش را از طریق تلفن همراه هوشمندش بهروزرسانی کند، و میتواند بهصورت خودکار محرک اقدامات مناسب بعدی در سرتاسر زنجیرهی ارزش بشود. برای مثال، فقط با چند کلیک روی یک برنامهی تلفن همراه، فروشنده میتواند محرک فرایندهای خودکارسازی شدهی سامانه بشود و به حمل کننده اعلام کند که حمل را ملغی کند، به واحد تولید بگوید قلم کالای دیگری را بسازد، و به تامینکننده اعلام کند به قطعات بیشتری نیاز دارد.
۴- خودکارسازی در سطح کاربر نهایی :
برنامهریزی منابع سازمان خودکارسازی فعالیتهای کسب و کار را بههمراه دارد و “بهروشها” را تلفیق میکند و کسب و کار را قادر میسازد فعالیتها را سریعتر انجام دهد و اثربخشتر کار کند. خودکارسازی برنامهریزی منابع سازمان برای کسب و کار ظرفیت بیشتر(تلاش افراد) را بهدنبال دارد که به کسب و کار امکان میدهد هوشمند باشد و بهصورت اثربخش نسبت به یک تغییر محیطی واکنش نشان دهد. یک راهکار یکپارچهی برنامهریزی منابع سازمان میتواند جمعآوری اطلاعات را از حوزههای کاری مختلف خودکار کند و اطلاعات را در زمینه مناسب برای تصمیمهای سریع ارائه دهد.غالبأ مشتریان زمان بیشتری جهت کنارهمگذاری دادهها بهصورت دستی صرف میکنند تا تحلیل اطلاعات جهت تصمیمگیریهای مبتنی بر اطلاعات. در پایان، افراد با ظرفیت تغییرپذیری، بیشترین تاثیر را روی چابکی کسب وکار خواهند داشت. برنامهریزی منابع سازمان با خودکارسازی فعالیتهای بنیادی کسب و کار نقشی حمایتی در ترویج چابکی در سازمان دارد.
۵- بهرهمندی از معماری ابری و طراحی ماژولی :
کلید موفقیت، طراحی مستحکم است که اطلاعات صحیح را از منابع صحیح بگیرد و آن را به یک روش معنادار برای تصمیم-گیرندگان ارائه کند. ارزش پیادهسازیهای برنامهریزی منابع سازمان به معماری و متولیان پیادهسازی که آنها را طراحی و پیاده-سازی میکنند، است. علاوه بر مقرون به صرفه بودن از جهت زمانی، راهکارهای خوب طراحی شده برنامهریزی منابع سازمان، هم-چنین اطلاعاتی فراتر از جزئیاتی بهدست میدهند که در صورت عدم وجود طراحی مناسب در دسترس است.
برای مثال، با مرتبطسازی اطلاعات از زمانبرگه ها، صورتحساب های الکترونیکی، کوپنهای مشتریان، منابع انسانی/حقوق، تامین، و سایر سامانهها، سامانههای برنامهریزی منابع سازمان میتواند به یک مدیر فناوری اطلاعات بگوید که نه تنها چه میزان برای پشتیبانی از سازمانش در این هفته هزینه کرده، بلکه بگوید پشتیبانی یک نرمافزار خاص در روز گذشته چه میزان برایش هزینه داشته(یا حتی امروز صبح). این سطح از جزئیات میتواند کمک حال تصمیمگیرندگان در چالش با مشکلاتی باشد که در شرایط عادی برداشت میانگین آماری از آنها میشود و جهت تشخیص دقیق مشکل یا غیر ممکن مینمایند.
نتیجه گیری:
اگر شرکتها بخواهند برای چابکتر شدن از ابداعات فناوری بهمثابه یک تختهی شیرجه استفاده کنند، موانع بر سر راه همگام-سازی این ابداعات باید کم باشد. رایانش ابری این موانع را کاهش میدهد، خصوصا در شرایطی که نرمافزار بهصورت یک خدمت ارائه میشود. برای مثال، شرکتها در شرایط مقایسه رایانش ابری با جایگزینهای درونشرکتی و خرید مجوز، فرصت همگامشدن با پیشرفتهای نرمافزار، بهروزرسانیها و ارتقاءها را با حداقل قطعی و ریسک در کسب و کار دارند.بهعلاوه، با رایانش ابری، شرکتها برای اجرای سامانههای برنامهریزی منابع سازمان محدود به زیرساختهای سازمانی مستهلکشان نیستند. با دانلود نرم-افزار، مسئولیتهای مدیریت سامانه به فروشنده منتقل میشود، و شرکت میتواند تلاش بیش-تری را معطوف به انجام کسب و کارش نموده و نگرانی در خصوص محیط فناوری اطلاعات پیچیدهاش را کاهش دهد.