عناوین
دولوپرهای باسابقه و کهنهکار با دولوپرهای تازهکار فرقهایی اساسی دارند به طوری که آنها زندگی شخصی خود را داشته، تفریحات مخصوص به خود را دارند و در بیشتر مواقع مردِ زن و زندگی هستند (البته در صورتی که در اینجا منظور برنامهنویسان آقا باشد!) این دست دولوپرها مثل برنامهنویسان تازهکار دائماً در محل کار حضور ندارند، چیزی در حدود ۴۰ الی ۵۰ ساعت در هفته بیشتر کار نمیکنند و برای پیشرفت کار شرکت، هرگز از تعطیلات خود نمیگذرند اما در عین حال به نسبت دولوپرهای صفر کیلومتر بیشتر هم حقوق میگیرند!
اگر بپرسید که آیا استخدام دولوپرهای سنبالا بهتر از استخدام دولوپرهای تازهکار است یا خیر، باید قطعاً گفت آری چرا که ایشان ارزشش را دارند که چرا شرکت بزرگی همچون آمازون ترجیح میدهد از متخصصین سنبالا برای مدیریت سرویسهای هاستینگ خود استفاده کند. حال در این مقاله به دلایلی که شرکتهای نرمافزاری باید دست به استخدام دولوپرهای سنبالا بزنند، اشاره خواهیم کرد
.
تجربهٔ بیشتر دولوپرهای سنبالا
شاید برنامهنویسان پا به سن گذاشته به اندازهٔ برنامهنویسان تازهکار در کار کردن سریع نباشند، اما در عوض در حوزهٔ کاری خود تجربهٔ زیادی دارند. همانطور که میدانیم، هر سیستمی به تدریج آنقدر بزرگ و گسترده میشود که دیگر حتی در بزرگترین ذهنها هم جا نمیشود. بنابراین نگاه داشتن کدها در ذهن، آنقدرها هم که فکر میکنید مهم نیست و این همان جایی است که برنامهنویسان باتجربه و سنبالا میدانند که چگونه به بهترین شکل ممکن پروژههای نرمافزاری را ماژولار کنند تا در آینده نگهداری آنها ساده باشد. آنها همان برنامهنویسان اسطورهای به اصطلاح ۱۰X هستند، البته نه به خاطر اینکه خیلی بهتر کد میزنند بلکه به این دلیل که قبلاً همه چیز را دیده و تجربه کردهاند .
همچنین لازم به ذکر است که برنامهنویسان باتجربه میتوانند هر وقت که لازم باشد استفاده از یک زبان جدید را شروع کنند زیرا آنها با مفاهیم اصلی و پایهای برنامهنویسی آشنایی داشته، ویژگیهای مشترک زبانهای مختلف را میدانند و میتوانند تفاوتهای آنها را به سهولت تشخیص دهند.
قدرت تصمیمگیری بیشتر
دولوپرهای باتجربه و پا به سن گذاشته از قدرت قضاوت و تصمیمگیری بالایی برخوردارند (البته این قضیه در مورد همه صدق نمیکند.) به طوری که آنها با بررسی همان طرح اولیه، میتوانند حدس بزنند که کجای کار در آینده احتمال دارد که به مشکل بربخورد؛ همچنین آنها میتوانند به شما بگویند که برای هر پروژهای از کدام تکنولوژی باید استفاده کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.
این برنامهنویسان حتی اگر یک خط کد هم برای شما ننویسند، باز هم به اندازهٔ طلا میارزند زیرا میدانند چگونه به کیفیت بالا دست پیدا کنند و تأمین کیفیت برابر است با کاهش هزینهها برای شرکتهای نرمافزاری.
درک عمیق در حوزهٔ تخصصی خود
دولوپرهای سنبالا دانش عمیقی در زمینههای خاصی دارند و این دانش به آنها کمک میکند تا بدانند که کجا باید به دنبال مشکلات باشند و چهطور آنها را برطرف نمایند. به علاوه اینکه آنها با تولکیتهای مختلف و نحوهٔ استفاده از آنها آشنایی داشته و در هنگام رفع مشکلات، وقت خود را تلف نمیکنند.
به یاد داشته باشیم که درک عمیق چیزی فراتر از مهارت کدنویسی است؛ برنامهنویسان باتجربه با درک عمیق خود از مسائل مستقیماً به سراغ مشکل اصلی رفته و آن را برطرف میکنند و این در حالی است که دولوپرهای تازهکار ممکن است ساعتها برای یافتن باگی که برای یک کهنهکار چند دقیقه بیشتر طول نخواهد کشید، دور خود بچرخند!
افق دیدِ گسترده
وقتی که برنامهنویسان سنبالا تازهکار بودند زیاد از این شاخه به آن شاخه پریدهاند (مثلاً ممکن است مدتی دولوپر فرانتاند بوده باشند، بعد به سراغ کدنویسی برای سیستمهای بکاند رفته، سپس آن را هم رها کرده و به سراغ طراحی کامپایلر، دیتابیس و … رفته باشند یا حتی ممکن است مدتی را در کار با نرمافزاری گرافیکی گذرانده باشند.) خلاصه اینکه این دست دولوپرها به همهٔ این زمینهها وارد شده و یک آشنایی کلی با آنها پیدا کردهاند و از همین روی، هر چند در هیچ یک از این زمینهها متخصص نیستند اما میدانند که در هر زمینه باید به دنبال چه چیزی و چه کسی باشند و میتوانند افراد متخصص در زمینههای مختلف را به شما معرفی نموده و نیازهای شما را مرتفع سازند.
مهارتهای ارتباطی خوب
همهٔ برنامهنویسان باید برای توسعهٔ مهارتهای ارتباطی خود یا همان به اصطلاح Soft Skills تلاش کنند زیرا مهارتهای ارتباطی به اندازهٔ مهارتهای کدنویسی اهمیت دارند و برنامهنویسان پا به سن گذشته به مرور زمان به چنین مهارتی تجهیز شدهاند (مثلاً اگر یک دولوپر نتواند با کسانی که با یک API جدید کار کردهاند رابطه برقرار کند، آن API ارزش چندانی نخواهد داشت و این در حالی است که برخی پروژههای بزرگ نرمافزاری نَه به خاطر کدهای بَد، بلکه به خاطر ضعف ارتباطات است که شکست میخورند!)
از سوی دیگر، آدم وقتی پا به سن میگذارد برخی از خصوصیات منفیاش هم به مرور زمان کمرنگ و کمرنگتر میشوند که از آن جمله میتوان به غرور بیجا، زودرنجی و … اشاره کرد که چنین خصیصههایی در دولوپرهایی که بیش از ۳۰ الی ۴۰ سال سن دارند، خیلی کمتر دیده میشود (البته باز هم میگوییم که همیشه استثناءهایی وجود دارد.)
سخن پایانی
درست است که برنامهنویسان مسن از حقوق و مزایای بیشتری نسبت به تازهکارها برخوردارند و به نظر میرسد که در عوض تایم زیادی هم کد نمیزنند، اما عملاً با استفاده از تجربه، دانش و مهارتهای خود کارها را تسهیل میکنند. اگرچه که این دست دولوپرها کمتر کار میکنند، اما در لحظهٔ درست تصمیمات درست میگیرند و از همین روی با استخدام آنها شما دارید برای کیفیت هزینه میکنید و نیاز به توضیح نیست که کیفیت ارزش هزینه کردن را دارا است.
–